نجات یک زندگی!

نادیا صبوری، روانشناس و رواندرمانگر

افسانه‌ای در ذهن مردم شکل گرفته که هرکس خودکشی می‌کند مشکل سلامت روان دارد. درحالی‌که بسیاری از افراد مبتلا به بیماری روانی تحت تأثیر خودکشی قرار نمی‌گیرند و همه افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند نیز دچار مشکل سلامت روان نیستند. اگرچه انسان‌ها ذاتاً میل به زندگی دارند تا مرگ اما افکار خودکشی بدون در نظر گرفتن سن، جنسیت، وضعیت اقتصادی، موقعیت اجتماعی، موقعیت تحصیلی، قومیت و … ممکن است بر همه افراد تأثیر بگذارد.

خودکشی غالباً تلاشی از روی ناامیدی برای کنترل احساسات و افکار عمیقِ آسیب است که فرد در حال تجربه آنها است. بیشتر آنها نمی‌خواهند بمیرند بلکه فقط می‌خواهند به رنجی که دیگر برایشان غیر قابل تحمل شده است پایان دهند. افکار خودکشی معمولا به‌طور کوتاه مدت در ذهن فرد فعال هستند و پس از فروپاشی این افکار، فرد می‌تواند حتی زندگی طولانی و موفقی داشته باشد. بنابراین مهم است که نسبت به علائم هشداردهنده کلامی یا رفتاری اعضای خانواده، دوستان و اطرافیانمان هوشیار باشیم و آنها را انکار نکنیم. برخی از این علائم عبارت‌اند از: احساس ناامیدی، درد عاطفی غیر قابل تحمل، خشونت یا رفتار خشن با خود یا دیگران، داشتن نوسانات خلق، احساس شرم یا گناه بیش از حد، اضطراب شدید، مشکلات خوردن و خوابیدن، داشتن کابوس‌های شبانه، صحبت از انتقام، جستجوی دارو، سم و وسایلی دیگر برای خودکشی، مصرف مواد مخدر یا الکل، میل بیش از حد به انزوا و تنهایی، حملات هراس و افسردگی، از بین بردن وسایل و اطلاعات شخصی، خداحافظی احساسی و بی‌دلیل با دیگران، انتقاد شدید از خود، لذت نبردن از اتفاقات روزمره  مانند غذا خوردن، ورزش کردن، تعاملات اجتماعی، رابطه جنسی، حاضر شدن در محل کار.

اکثر مردم تصور می‌کنند اگر متوجه چنین علائمی شدند، نباید درباره خودکشی با آن فرد حرف بزنند چون ممکن است او را بیشتر تشویق کنند در حالی‌که صحبت در مورد خودکشی می‌تواند شرایطی را برای او به‌وجود آورد تا به دنبال کمک برود، در مورد عقاید خود تجدید نظر کرده و درباره مشکل خود با دیگران صحبت کند.

اگر متوجه شدید یکی از اطرافیانتان افسردگی دارد یا از مشکلاتی که برایش غیرقابل تحمل هستند رنج می‌برد، با دقت به او گوش دهید و همدلی کنید. او را ترغيب كنيد از متخصصان بهداشت روان کمک حرفه‌ای بگیرد و تا رسیدن به شرایط بهتر از او حمایت کنید. صادقانه بگویید نگرانش هستید و از او بپرسید چه کمکی از دستتان برمی‌آید. به یاد داشته باشید که هرگز او را «قضاوت نکنید»، «سرزنش نکنید»، «نصیحت نکنید» زیرا او احتمالا از ادامه صحبت با شما طفره خواهد رفت. هرگز به او قول ندهید که این راز را فاش نخواهید کرد زیرا در مواردی که حفظ جان افراد مهم است، ملزم به رازداری نیستیم و باید هرچه سریعتر کمک بگیریم.

اگرچه تلاش می‌کنیم فرد را از تصمیمش منصرف کنیم، باید آگاه باشیم که ما مسئول برطرف کردن علائم بیماری افسردگی یا تصمیم‌هایی که ممکن است به او آسیب برساند نیستیم، بلکه فقط باید او را تشویق کنیم تا مشکلاتش را با یک متخصص درمیان بگذارد و در این مسیر حمایتش کنیم.

اگر زمانی متوجه شدیم فردی خودکشی کرده، چه آشنا باشد و چه غریبه، همچنان باید حواسمان باشد او را قضاوت نکنیم زیرا ما واقعا در شرایط او نبوده‌ایم و از رنج او اطلاعی نداریم درحالی‌که اگر رفتار ما سنجیده نباشد می‌تواند برای بازماندگان آن فرد دردناک باشد به‌طوریکه نتوانند با احساس گناه‌ها و اندوهی که دارند کنار بیایند. در این شرایط اعضای خانواده فردی که خودکشی کرده معمولا خود را مقصر می‌دانند و سوگ دردناکی را تحمل می‌کنند که باید با آنها نیز همدلی کنیم تا بتوانند از این شرایط سخت عبور کنند.

با کلیک به این مطلب امتیاز دهید!
[Total: 1 Average: 5]